دنیای نوجوانی

نويسنده:علی اقلیدی‏نژاد



عبور از جاده‏های پر پیچ و خم زندگی همیشه به آسانی ممکن نیست . و در این میان دوران پرمخاطره نوجوانی از سخت‏ترین گذرگاههای مسیر زندگانی به شمار می‏رود . نوجوانی در واقع برزخی بین کودکی و جوانی است . این دوره آکنده از رفتارهای متناقض، غرایز طوفان‏وار و تشنج زا می‏باشد . در عین حال این سنین نوید بخش تولدی دوباره در تمامی عرصه‏های جسمی، اجتماعی و ارزشی است، همچنین می‏توان از این ایام به عنوان «نقطه عطف زندگی‏» یاد نمود . از همین رواست که روانشناسان نوجوانی را با القاب و عناوینی همچون «دوران منفی‏» ; «زندگانی تشنج‏انگیز» ; «دوران طوفان و فشار» ; «تولد جدید» (1) و . . . نام گذاری نموده‏اند .

نوجوانی و ویژگیها

نوجوانی دورانی انتقالی است و مانند هر مرحله انتقالی دچار نوعی ابهام است و همین ابهام باعث نوعی گم‏گشتگی در نوجوان می‏شود . او در این مرحله نه کودک است و نه بزرگسال . اگر کودکانه رفتار کند مورد سرزنش قرار می‏گیرد و چنانچه بخواهد همانند بزرگترها عمل نماید، با توجه به عدم تجربه کافی دچار مشکلاتی جدی خواهد شد . این مسئله همراه جهش و تغییرات فیزیکی، عاطفی، جنسی و تغییر در نوع نگرشهای ارزشی - اجتماعی، ویژگیهای متفاوتی را برای نوجوان به دنبال می‏آورد که در ادامه به برخی از آنها می‏پردازیم .

الف) ویژگیهای عاطفی

1.عدم تعادل و بی‏ثباتی عاطفی: نوجوان به سرعت‏خشمگین می‏شود و در کنترل رفتار خویش ناموفق عمل می‏کند . از سوی دیگر حاضر نیست‏به سخن و توصیه اطرافیان توجه نماید، اما به زودی پشیمان شده، خود را سرزنش می‏کند . از خصوصیات برجسته وی در این دوره زود رنجی او است که وابسته به غدد داخلی و ترشحات هرمونی و نوع تربیت و آموزش وی می‏باشد .
2.گرایش به همسالان: به سوی دوستان و همسالانش گرایش دارد و دایره دوستیهایش را افزایش می‏دهد . از این رو ارزش بزرگسالان و والدین نزد او رو به کاهش می‏گذارد و سطح ارتباط او با آنان پایین می‏آید . در واقع او در این مرحله به سوی استقلال عاطفی گام برمی‏دارد .
3.انتقاد ناپذیری: نوجوان تحمل شنیدن انتقاد را ندارد، اما به شدت از دیگران انتقاد می‏کند . او ممکن است انتقاد را تا آنجا ادامه دهد که روابط صمیمانه خویش با والدین‏اش را به مخاطره بیاندازد .
4.از خود گذشتگی: حس فداکاری در او جلوه‏گر می‏شود و در برابر ستم می‏ایستد و حاضر نیست در برابر حرف زور ساکت‏بماند .
5.احساس شخصیت: تلاش می‏کند به دیگران بقبولاند فردی مستقل و کارآمد است; از این رو از هر نوع بی‏توجهی آزرده خاطر می‏شود و به شدت موضع‏گیری می‏کند .
6.ناامیدی: در صورت شکست دچار یاس و افسردگی می‏گردد . در مواقعی به گوشه تنهایی پناه می‏برد و در حالتهای افراطی به خاطر فرار از احساس سرشکستگی دست‏به بزه و خطا می‏زند .
7.وضع ظاهری: مقداری از وقت‏خود را صرف وضعیت ظاهری خود می‏کند و سعی دارد خود را شخصی آراسته بنمایاند . وی برخلاف دوران کودکی در پوشش و آرایش ظاهر خود سختگیری به خرج می‏دهد و همین امر سبب درگیری او با مربیان و والدین می‏شود .
8.تخیل: نوجوان در این دوران به خیال‏پردازی روی می‏آورد و دنیایی رؤیایی برای خود می‏سازد . این مسئله گاه آنچنان شدت می‏گیرد که موجب سرزنش وی از سوی اطرافیان می‏گردد .
9.آینده: در عین حال نوجوان به سوی آینده نیز نیم نگاهی دارد و نگران سرنوشت تحصیلی، شغلی، اقتصادی، خانوادگی و اخلاقی خویش است . همین مسئله در مواردی وی را دچار پریشانی و اضطراب خاطر می‏نماید (2) .
10.دوستیها: روان شناسان در این دوران دست کم سه نوع دوستی را بیان می‏کنند:
یکم: دوستیهایی که نوجوان با همجنس و همسال خویش برقرار می‏کند . این نوع دوستیها با تقدیم هدیه و احساسات پاک به اوج خود می‏رسد و نوعی انحصارطلبی در آن مشاهده می‏شود .
دوم: نوجوان گاه با کودکان خردسال روابط صمیمانه برقرار می‏سازد و به حمایت از آنها می‏پردازد . در این گونه موارد از آنجا که احتمال انحرافهای جنسی وجود دارد مناسب است‏به دقت این روابط مورد توجه والدین و مربیان قرار گیرد .
سوم: در نوع سوم دوستی بین نوجوان و شخص بزرگسال‏تر رخ می‏دهد . در این حال شخص بزرگ‏تر طرف اعتماد نوجوان قرار می‏گیرد، حتی ممکن است این رابطه به ارتباطی تنگاتنگ بدل شود . در این موارد بایستی خانواده و اطرافیان نوجوان بر این نوع دوستی نظارت کاملی را اعمال نمایند و از پاکی و صداقت دوست‏بزرگسال مطمئن شوند (3) .

ب) ویژگیهای اجتماعی

با فرا رسیدن ایام نوجوانی دو حس ارزشمند در نوجوان هویدا می‏گردد . کهلبرگ روان‏شناس مشهور در همین رابطه می‏گوید: «نوجوانی مرحله‏ای انتقالی است که با دو ویژگی کشف خویشتن و هویت‏یابی و تعالی اجتماعی همراه است . (4) »
1.مشارکت اجتماعی: نوجوان در تلاش است‏با قبول مسئولیتها و مشارکت در فعالیتهای جمعی برای خویشتن نوعی نقش و جایگاه اجتماعی تعریف نماید . از این رو به شناخت قوانین و مقررات اجتماعی و بررسی ارزشهای اجتماعی روی می‏آورد . در این صورت اگر وی از راهنماییهای به جای اطرافیان برخوردار باشد، می‏توان از او نقشی فعال و تا حدودی هماهنگ و ارزشمدار انتظار داشت و در غیر این صورت ممکن است این حس به انحرافات اجتماعی بیانجامد .
2.هویت‏جویی: در سالهای آغازین نوجوانی، پسران و دختران تحت نفوذ همسالان خود قرار دارند و برای ایشان هماهنگی با گروه دوستان بسیار با اهمیت است، اما با گذر این مرحله به تدریج نوجوان در جستجوی هویت‏خویش برمی‏آید و به رفتارهایی مستقلانه اقدام می‏کند . البته باید توجه داشت که ارائه آگاهیهای لازم در زمینه‏های هویت دینی و ملی می‏تواند کمک مثبتی به قوام شخصیت نوجوان در این دوران باشد . از سوی دیگر بی‏توجهی به این مسئله خطر «بحران هویت‏» را در پی دارد که عواقب خطرناک و اسف بار آن می‏تواند تا مدتها دامنگیر شخص و جامعه وی شود .

نوجوانی و نیازها

شناخت نیازهای نوجوانان و پاسخگویی به آنها از مهمترین وظایف والدین و مربیان می‏باشد . این نیازها را می‏توان به دو دسته نیازهای زیستی و روانی تقسیم نمود .

الف) نیازهای زیستی

این نیازها شامل نوع تغذیه، خواب، استراحت، فعالیتها و . . . می‏باشد و با توجه به تغییرات همه جانبه در دوران نوجوانی می‏توانند تا حدودی در بهداشت و بهبود وضعیت جسمی و روحی او موثر باشند .

ب) نیازهای روانی

این دسته از نیازها از دسته نخست مهمتر است; چرا که بی‏توجهی به آنها موجب اختلالات شخصیتی و بیماریهای روانی می‏شود . بسیاری از مردم آزاریها، بزهکاریها، افسردگیها، پرخاشگریها و بدبینیها، نتیجه عدم ارضای کافی و به موقع این نوع از نیازها است . از این رو به صورت چکیده و فهرست‏وار به بررسی این گونه نیازها می‏پردازیم (5) :
1.محبت جویی: نوجوان علاقه‏مند است تا دوست‏بدارد و دوست داشته شود; به تعبیری محبت کند و محبت‏ببیند . به همین خاطر وی در جستجوی محبت‏به هر سویی می‏رود . و در این میان جمع دوستان، خانواده، مدرسه و . . . از جمله کانونهای مورد توجه نوجوان است که می‏تواند اثرات مثبت‏یا منفی بر وی برجای گذارد . بر پایه همین نیازها است که برخی نوجوانان به دنبال عدم ارضای این حس به کانونهای منحرف و خارج از خانواده و محیطهای نامطلوب جذب می‏شوند و در دام آنها گرفتار می‏شوند .
2.امنیت‏خواهی: بر خلاف ادعاهای‏استقلال طلبانه دوران نوجوانی، وی نیازمند به احساس امنیت‏خاطر و آرامش بوده، در مواقع اضطراب و هراس همواره در پی یافتن پناهگاه و یارانی است که از او در برابر ناملایمات دفاع نمایند . به همین دلیل وی به گروههای حمایتگر جذب می‏شود، هر چند این گروهها از دیدگاه اجتماع ناپسند جلوه کنند .
3.نیاز به مقبولیت و محبوبیت: در این سنین وی با ورود به جمع همسالان خود تلاش می‏کند تا با بروز استعدادهایش، طرف توجه آنان واقع گردد . در این سالها او معیارهای گروهی را بر بسیاری از مرزها و معیارهای اجتماعی، مذهبی و خانوادگی ترجیح می‏دهد . و از آنجا که از مطرود شدن می‏هراسد، با فعالیتهای گروهی هم سویی و همدلی بیشتری نشان می‏دهد . امروزه با توجه به گسترش زندگی شهرنشینی و زمانه درهم شکسته شدن صمیمیتها و پراکندگی خانواده‏ها، مسئله گروه‏گرایی غالبا به شکلهای منفی جلوه‏گر می‏شود و موجب پیدایش گروه‏های هنجارشکن مانند رپ، هوی متال و ده‏ها دسته و گروه کوچک و بزرگ در سطح کشوری یا بین المللی شده است .
4.تشویق و تکریم: نوجوان احترام خواه و تکریم‏پذیر است . او در برابر همراهی با ارزشهای موجود توقع تشویق و احترام دارد . از سوی دیگر علاقه‏مند است تنها رفتارهای مسئولانه‏اش مورد توجه قرار گیرد و از خطاهایش چشم پوشی شود .
پاسخگویی به این نیازها ثمرات پرباری در پی دارد که از جمله آنها می‏توان به اعتماد به نفس، احساس ارزش، توانایی، موفقیت و شایستگی اشاره نمود .
5.استقلال: بسیاری از نوجوانان از تسلط والدین و مربیان بر رفتارهای خود برمی‏آشوبند و در صدد کسب استقلال برمی‏آیند . استقلال اقتصادی و استفاده از آزادیهای فردی و اجتماعی از مهمترین خواسته‏های ایشان در این دوران است . همین نیاز موجب برخوردها و تنشهایی در روابط نوجوان، والدین و نیروهای اجتماعی می‏شود که می‏توان با شکیبایی، پاسخگویی و مهرورزی در تعدیل این خواستها، قدمهای مؤثری برداشت; به گونه‏ای که با جهت دهی این نیاز، آسیبهای این مرحله را به حداقل رساند .
6.نیاز به مذهب و فلسفه زندگی: بی‏گمان نوجوانی یکی از عقیدتی‏ترین دوران حیات انسان است . نوجوان به دنبال تکیه گاهی روحی می‏باشد تا به مدد پشتیبانی آن راز وجودی خود و علت هستی‏اش را دریابد . گاه این روحیه در وی چنان شدت می‏یابد که به ریاضتهای سخت روی می‏آورد . او در این مرحله دارای احساسات و عواطف خالصانه و لطیفی می‏شود که کشش و جاذبه آن تمام وجودش را تحت تاثیر قرار می‏دهد . بر همین اساس است که امیرمؤمنان در نامه خویش به فرزند دلبندش سیر تربیت او را در آغاز بر مبنای آموزشهای مذهبی قرار می‏دهد و او را برای رویارویی با شبهه‏های زمانه آماده می‏نماید و می‏فرماید: «وان ابتدئک بتعلیم کتاب الله عزوجل وتاویله وشرایع الاسلام واحکامه وحلاله وحرامه لا اجاوز ذلک بک الی غیره، ثم اشفقت ان یلتبس علیک ما اختلف الناس فیه من اهوائهم وآرائهم مثل الذی التبس علیهم فکان احکام ذلک علی ما کرهت من تنبیهک له احب الی من اسلامک الی امر لا آمن علیک به الهلکة; (6) پس در آغاز تربیتت تصمیم گرفتم تا کتاب خدا را به همراه تفسیرش به تو بیاموزم و شریعت اسلام و احکام آن را از حلال و حرام به تو تعلیم دهم و به چیز دیگری نپردازم . پس از آن ترسیدم که مبادا بینشهای منحرف که سبب پراکندگی و شبهه مردم گردیده است‏به تو نیز هجوم آورد; از این رو آگاهی تو را از این موارد بر ناراحتی و دغدغه‏ام - از مواجهه تو با این مسائل - ترجیح دادم تا تسلیم هلاکتهای اجتماعی نشوی .»
7. نیاز به رشد و کمال یافتگی: با فرا رسیدن ایام نوجوانی، نوجوانان تمایل دارند استعدادهای خود را شکوفا ساخته از ظرفیتهای خود بیشترین بهره را ببرند (7) . همین حس است که سبب می‏شود آنان بی‏هیچ هراسی در جاده‏های سخت زندگی و شرایط دشوار گام نهند و در بسیاری از مواقع قله‏های موفقیت را فتح نمایند . نمونه زیبای این کمال یافتگی را که بیشتر ناظر به روحیات ارزشی و حماسی است در دوران دفاع مقدس و حضور حماسی نوجوانان به خوبی می‏توان یافت .

دوران شکفتن

با توجه به آنچه گفته شد می‏توان دوران نوجوانی واز پی آن جوانی را دوران شکفتن دانست; دوران طلایی و پر ارزشی که تنها یکبار در زندگی انسان رخ می‏دهد . سادگی و بی‏آلایشی این دوران به همراه عشق خالص به رفتارهای والا موقعیتی کم نظیر را فراروی مربیان، مبلغان و والدین پرتلاش و مسئولیت‏شناس می‏گذارد که بهره برداری از آن موفقیتهای دراز مدتی را به دنبال می‏آورد . در واقع این مرحله از زندگی همان دوران قوت و قدرتی است که خداوند در کلام خویش در میانه دو دوره ناتوانی و سستی می‏آورد و بیشترین تکالیف را برای همین دوران در نظر می‏گیرد . «الله الذی خلقکم من ضعف ثم جعل من بعد ضعف قوة ثم جعل من بعد قوة ضعفا وشیبة‏» (8) ; «خدا همان کسی است که شما را در حال ضعف آفرید و پس از آن ناتوانی، قوت و توانایی بخشید و بار دیگر پس از توانایی، ضعف و پیری را قرار داد .»

نوجوانی و عوامل مشکل‏زا

پس از آشنایی با برخی ویژگیهای نوجوان، مناسب است نیم نگاهی به عوامل مشکل‏زای این دوران داشته باشیم; چرا که با شناسایی این علتها، مبانی رفتاری نوجوانان مشخص می‏شود و می‏توان در مواجهه با آنها روشهای مناسب را برگزید .
الف) کشمکش رفتاری: کودک به ناگاه وارد مرحله‏ای جدید از زندگی می‏شود . وی متوجه تغییراتی در خود می‏گردد و سطح توقعات اطرافیان را از خود بیشتر می‏بیند . از سویی در خود کششی اجتناب‏ناپذیر به سوی استقلال می‏یابد، ولی از دیگر سو نمی‏تواند از حمایتهای والدین و توجه‏های بی‏دردسر دوران کودکی دست‏بکشد . بر همین اساس دچار کشمکش درونی گشته رفتارهای متفاوتی از خود بروز می‏دهد .
ب) استقلال‏طلبی: احساس هویت جدید به او این امکان را می‏دهد که علیه تمامی مراجع وابستگی و قدرت از جمله پدر و مادر سرکشی کند . بحثها و مجادله‏های طولانی، موضع‏گیری در برابر خواست والدین و مربیان، عدم انجام تکالیف و وظایف و در مواردی بزهکاری، از همین مسئله ناشی می‏شود .
ج) قدرت تحلیلی: دنیای نوجوانی، دنیایی تحلیلی - انتقادی است . نوجوان در خود توانایی تحلیل مسائل را می‏یابد . نقاط مثبت و منفی دیگران را می‏شناسد و الگوهای گذشته خود را به نقد می‏کشد و اعتماد خود را از ایشان دریغ می‏دارد . از طرفی احساسات عاطفی نسبت‏به بزرگسالان به ویژه پدر، مادر و مربیان محبوب، او را دچار دوسوگرایی و کشمکش عاطفی می‏کند .
د) هدف‏شناسی: با پدیدار شدن علائم بلوغ جنسی و گسترش تواناییهای فکری - منطقی، فرد نیز دچار تحول جدی می‏شود . وی با پرسشهایی همچون «من کیستم؟» و «هدف من از زندگی چیست؟» روبرو می‏گردد و ذهن جستجوگر او در پی یافتن پاسخی به این پرسشها است و در تلاش است، تا شخصیتی یکپارچه برای خود بسازد . در این دوره او با سه معیار کلی روبرو است .
اول . ارزشهایی که در دوران کودکی به وی ارائه گردیده است و مورد پذیرش والدین او است .
دوم . ارزشهای گروه همسالان که همینک با آن درگیر است .
سوم . معیارها و ارزشهای اجتماعی، مذهبی و فرهنگی جامعه .
در اینجا چنانچه این سه معیار با یکدیگر همخوانی داشته باشند، نوجوان می‏تواند به آسانی هویت‏خویش را شکل داده، جایگاه خود را بهبود بخشد; اما مشکل زمانی آغاز می‏شود که این معیارها با یکدیگر ناهمخوان، متضاد و متعارض باشند و از وی وظایفی ناهماهنگ را درخواست نمایند . در این فرض است که او خود را در گرداب تعارضها، سردرگمی و اضطراب، ناتوان می‏یابد و برای فرار از این مشکل وحشت‏زا به هر سویی پناه می‏برد .
ه) بلوغ جنسی: رشد و نمو غدد داخلی و ترشخ هورمونهای جنسی، نوجوان را در آغاز راهی سخت قرار می‏دهد . کشش و انگیزه‏ای جدی برای ارتباط با غیر هم‏جنس در او بیدار گردیده است . وی در صدد است این انرژی متراکم را در جایی آزمایش کند; اما از عواقب آن می‏هراسد . با گسترش تمایلات جنسی، تغییراتی در سازمان جسمی و عضلانی او پدیدار می‏شود و زمینه را برای برخوردهای خشن یا غیر متعارف با دنیای خارج فراهم می‏سازد . تحمل این مشکلات، فشارهای روحی بسیاری بر وی وارد می‏کند . این حالت‏به ویژه زمانی که نوجوان دچار بلوغ زودرس شده است، مشکلات بیشتری را برای وی ایجاد می‏کند و او را دچار انحرافاتی از قبیل مقاربت جنسی غیرمتعارف، خودارضایی، همجنس‏گرایی، حیوان بازی، نظر بازی یا . . . می‏نماید (9) .
و) بی‏تجربگی: از جمله عللی که ریشه بسیاری از رفتارهای به ظاهر غیر خردمندانه نوجوانان به شمار می‏رود، بی‏تجربگی و عدم آمادگی برای برخورد با مسائل و مشکلات است . نوجوان به واسطه عدم آشنایی و تجربه لازم، از حل مشکلات و مسائل ناتوان می‏ماند و در خود احساس عدم شایستگی کرده، دچار خود کم بینی می‏شود . از زاویه دیگر، وجود روحیه عدم وابستگی نمی‏گذارد وی دست‏یاری به سوی دیگران دراز کند و این آغاز رفتارهای غیرمعقول او است .
ز) پرورش و آموزش: محیطهای تربیتی و آموزشی نیز به عنوان یکی از عوامل بسیار مهم در شکل‏دهی رفتارهای نوجوان می‏تواند مورد توجه قرار گیرد . درگیریهای پدر و مادر با یکدیگر یا فرزندان، محرومیتهای فرهنگی، سختگیری و مراقبتهای بیش از حد یا رهاسازی و آزادیهای نا به‏جا، همگی از عوامل مشکل‏زا برای سلامت دوران نوجوانی است .
ح) شکافها و محرومیتها: از دیگر عوامل تاثیرگذار بر کردارهای نوجوانان ساختار و اوضاع و احوال اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه است . محرومیتهای مالی، شکافهای اقتصادی، کمبود امکانات فرهنگی، نبود شرایط مناسب و مساوی برای پیشرفت همگان، نبود اماکن مذهبی و نیروهای کارآمد و . . . از جمله اهرمهای مهم برای ایجاد رفتارهای نامناسب در نوجوان به شمار می‏رود .

مشکلات روحی و ایام نوجوانی

تراکم مشکلات بیرونی و فشارهای درونی در دوران بلوغ، نوجوان را دچار تشویش می‏نماید و سبب تولید اختلالاتی در شخصیت وی می‏شود . نابسامانیهای این دوران به دو دسته زودگذر و عمیق تقسیم می‏گردد، که دسته اول با گذشت زمان بهبود می‏یابد . مانند تاثر نوجوان از درگیری با خانواده یا گروه دوستان . اما اختلالات عمیق در لایه‏های پایین شخصیت وی نفوذ کرده، او را به بیماری دچار می‏کند . در این بخش مهم‏ترین اختلالات شخصیتی را بیان خواهیم نمود .
1.احساس خود کم بینی
نوجوانان گاه به دلیل داشتن کاستیهای بدنی، مشکلات خانوادگی، شکستها، محرومیتها، سرزنش دیگران و تمسخر دوستان و همسالان خود، به عدم اعتماد به نفس دچار می‏شوند . این احساس حقارت موجب به کار افتادن مکانیزمی دفاعی در آنان می‏شود تا تعادل روانی از دست رفته، بار دیگر بازسازی شود . از اینرو نوجوان برای سرپوش گذاشتن بر روی ناتوانیهایش یا از جمع جدا شده و گوشه‏گیری اختیار می‏کند یا برای جبران به خودستایی، دستور به افراد ناتوان‏تر و زیردست و بدگویی از افراد توانا و بالادستی دست می‏یازد و در مواردی برای جبران شکستهایش به خشونت، خودآزاری یا دیگرآزاری روی می‏آورد . روایت زیبای امام هادی علیه السلام را می‏توان ترجمان همین مطلب دانست که فرمودند: «من هانت علیه نفسه فلا تامن شره (10) ; از شر آن کس که دچار خود کم‏بینی است ایمن نباش .»
2.رفتارهای عصبی
فشارهای گوناگون، بیماریهای جسمی، نبود تجربه کافی، رفتارهایی عصبی را در نوجوان به دنبال می‏آورد . جویدن ناخنها، لب گزیدن، بازی با انگشتان، اضطراب از برخورد با دیگران، گریه، فریاد، رفتارهای تهاجمی، زودرنجی و بدبینی، از جمله رفتارهایی است که در این طبقه جای می‏گیرند . گاه نوجوان برای رهایی از این ناراحتیها، راهی جاده‏های خلاف می‏شود و به دنبال آرامشی هرچند موقت‏به دام مواد مخدر و دامنهای آلوده می‏افتد .
3.ترس و اضطراب
ترس واکنشی طبیعی در برابر یک پدیده واقعی است . از انواع ترس در روزگار نوجوانی می‏شود از این موارد نام برد: ترس از عدم موفقیت در امتحانات، ترس از جدایی والدین، ترس از مشکلات زندگی و ترس از انحرافات اخلاقی و مذهبی . اما اضطراب هیجانی است که در اثر برخورد با یک خطر احتمالی بدون آن که منبع این هیجان مشخص باشد پدید می‏آید . اضطراب ممکن است از چند دقیقه تا چند ساعت ادامه پیدا کند . اضطراب که در واقع همان «دلشوره‏» عامیانه است، می‏تواند در صورت ادامه منشاء اختلالات روانی شود (11) .
4.افسردگی
از جمله اختلالات رایج در میان نوجوانان افسردگی است . این حالت غالبا با گوشه‏گیری همراه است و موجب محدود شدن تماسهای اجتماعی، کم رویی افراطی، تردید در رفتارها، کم‏حرفی و عدم مشارکت می‏گردد . افسردگی در موارد حاد زمینه‏ساز خودکشی می‏شود .
5.وسواس
برخی نوجوانان دارای احساس شک و تردید همیشگی می‏باشند . افکار مزاحم همواره آنان را آزار می‏دهد و موجب عدم اطمینان به عمل گذشته‏شان می‏شود، به همین خاطر آنان به تکرار آنچه قبلا انجام داده‏اند روی می‏آورند تا از صحت و درستی کارشان مطمئن شوند . به عنوان مثال چند بار دست‏خود را با صابون می‏شویند، اما دغدغه انجام درست کار لحظه‏ای آنان را رها نمی‏کند; از اینرو با دقتی بیش از اندازه آن اعمال را تکرار می‏کنند .
«تحقیقات در زمینه وسواس نشان می‏دهد، افراد مبتلا به وسواس بیشتر به خانواده‏هایی تعلق دارند که پدر و مادرهایی سختگیر، کامل طلب، تمیز، دقیق در جزئیات، و بی‏تحمل در برابر بی‏نظمی دارند . این والدین غالبا آرمانهایی بسیار دست نیافتنی برای فرزند خود در نظر می‏گیرند و بدون توجه به آمادگی یا توانایی جسمی و روانی او، عقاید خود را با فشار به او تحمیل می‏کنند . (12) »
در هر حال این مشکلات و دیگر مسائل دوران نوجوانی، طبیعتی ناپایدار برای نوجوانان به ارمغان می‏آورد و این طبیعت متناقض، رفتارهای غیر منسجم و متضاد را به بار می‏آورد که گاه فرسنگها با شاهراه عقل و خرد فاصله دارد . شاید به همین خاطر است که رسول بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله دوران جوانی را به دور از رفتارهای خردمندانه ارزیابی کرده و فرموده‏اند: «الشباب، شعبة من الجنون; (13) جوانی نوعی جنون و از خود بی‏خودی است .»

واکنشهای دفاعی

منظور از واکنشهای دفاعی، رفتارهای مشخص و تدافعی است که شخص به صورت ناخودآگاه و به منظور حل مشکلات و عقده‏های روانی و برای حفظ تعادل روانی خویش و رهایی از چنگال اضطراب به کار می‏برد . نوجوان نیز از این نوع واکنش بیگانه نیست و زمانی که نتواند به نیازهای روانی‏اش پاسخ مثبت دهد یا دچار اضطراب و تضادهای درونی گردد، به صورت ناآگاهانه سیستمهای دفاعی خود را به کار می‏اندازد . واکنشهای دفاعی در واقع نوجوان را به نوعی خودفریبی دچار می‏کند و میان وی و درک واقعیتها فاصله می‏اندازد . اکنون به برخی از این واکنشها می‏پردازیم (14) .
1.پرخاشگری
در این نوع واکنش شخص محرومیتهای خود را با رفتارهایی خشن و خصمانه جلوه‏گر می‏سازد و به اعمال بزهکارانه مانند سرقت‏یا انحراف جنسی اقدام می‏نماید . به تعبیری دیگر او می‏خواهد دیگران نیز تاوان محرومیتهای او را بپردازند و فشارهای او را به نحوی تحمل کنند .
2.انکار
در این حالت‏شخص حقایق نامطلوب را نادیده می‏گیرد و حقایق را نمی‏پذیرد و به تفسیری دلخواه از واقعیت دست می‏زند . البته بدیهی است که انکار واقعیت متفاوت از دروغ است; زیرا دروغگو با آگاهی کامل از واقعیت‏به جعل می‏پردازد اما در اینجا شخص برای فرار از واقعیت، خواهان دریافت‏حقیقت نیست .
3.خیال‏گرایی
در این واکنش نوجوان به واسطه گریز از شکستها در عالم واقع به دنیای خیال می‏گریزد و آنچه را به دست نیاورده یا ندارد، در آنجا می‏سازد . البته تخیل در نوجوان امری طبیعی است اما زیاده روی در آن ممکن است‏به شخصیت اجتماعی نوجوان ضربات سنگین وارد نماید .
4.برگشت
نوجوان هنگامی که تحت فشار و مؤاخذه قرار می‏گیرد رفتارهایی از خود بروز می‏دهد که با سن او تناسب ندارد . در حقیقت او برای کاستن از سطح فشار به دوره کودکی و رفتارهای آن باز می‏گردد . زیرا وی در آن دوران به خاطر برخی از کارها این چنین مورد توبیخ قرار نمی‏گرفت .
5.جبران
در واکنش جبران، نوجوان برای رهایی از نگرانی، تلاش خود را در زمینه‏های دیگر به کار می‏برد . مثلا وقتی در درس نمره‏ای نامناسب می‏گیرد، سعی می‏کند در ورزش ممتاز شود; اما این واکنش همیشه مثبت نیست‏بلکه ممکن است نوجوان برای اثبات توانایی خویش به تحقیر و تخریب دیگران نیز دست‏بزند .
6.توجیه
در این بخش فرد برای رفتارهای نابه هنجارش ظاهری منطقی می‏سازد و به گمان خود عملکردش را درست جلوه می‏دهد . این مکانیسم موجب می‏شود تا نوجوان از اعتراف به شکست‏بگریزد و از اشتباه خود درس و عبرت لازم را نگیرد . و بر رفتار ادرست‏خود پافشاری نماید .
7.همانندسازی
این مکانیزم نقش مهمی در شکل‏دهی شخصیت نوجوان دارد . همانند سازی تا آنجا که مربوط به الگوهای مثبت است مسئله‏ای شایسته و پسندیده است; اما زمانی که همانند سازی با افراد منحرف صورت پذیرد، این ماجرا بعدی خطرناک به خود می‏گیرد . البته توجه داشته باشیم که همانندسازی ناخودآگاه است و برخلاف امور تقلیدی، آگاهانه نیست .
8.جابجایی
گاه دیده می‏شود نوجوان با خواهر و برادر خود رفتار مناسبی ندارد . در این موارد ممکن است او از مکانیسم جابجایی استفاده کرده باشد . این مکانیسم عبارت است از انتقال افکار، احساس، انرژی روانی و یا حالتهای عاطفی از شخصی یا شیئی به شخص یا شیئی دیگر که به طور ناخودآگاه صورت می‏گیرد .
معمولا واکنشهای نوجوانان از موضوعات پرخطر به موضوعات کم خطرتر منتقل می‏گردد . به عنوان مثال فرض کنید نوجوان از رفتار والدین خود ناراضی است; اما او نمی‏تواند نارضایتی‏اش را از وضع موجود به صورت صریح و آشکار مطرح کند . چون ممکن است عواقب ناگواری برای او به دنبال بیاورد . به همین خاطر خشم خود را متوجه خواهر و برادر کوچکتر خود می‏نماید .
9.فرافکنی
در این واکنش، نوجوان کاستیها، اندیشه‏ها و انگیزه‏های ناپسند خود را به دیگران نسبت داده، خود را منزه نشان می‏دهد . به عنوان مثال بجای آنکه بگوید: «من از فلانی بدم می‏آید» ، می‏گوید: «فلانی از من بدش می‏آید» . یا به جای آنکه گناه خود را قبول کند، دیگران را مقصر می‏داند و تقصیر را متوجه آنان می‏سازد .

رابطه با نوجوان

تا کنون درباره برخی ویژگیهای مهم دوران نوجوانی مطالبی مطرح گردید . اهمیت آنچه گذشت از آن جهت است که نوعی بازشناسی آن دوران به حساب می‏آید و ما را در درک بهتر این دوره یاری می‏کند . با درک بهتر اندیشه‏ها، رفتارها و ویژگیهای نوجوان، راه برای ارتباط سازنده با او باز خواهد شد . و مربیان و والدین می‏توانند نوجوان را در گذری از این دوران انتقالی مدد دهند . ضرورت این مسئله زمانی آشکارتر می‏گردد که بپذیریم این دوران بهترین زمان تربیت و آموزشهای جدی و انسان ساز است . همانگونه که امیرالمؤمنین علیه السلام در نامه 31 نهج البلاغه به امام حسن علیه السلام اینگونه می‏نویسند: «فبادرتک بالادب قبل ان یقسو قلبک ویشتغل لبک; در تربیت تو شتاب نمودم ، پیش از آنکه دلت‏سخت گردد و خرد و عقلت‏به دیگری بگرود .»

انتظار از نوجوان

این نکته نیز شایسته یادآوری است که، پیش از هر ارتباط مؤثر، لازم است نگاه ما به نوجوان منطقی شود و او را آن گونه که ست‏بنگریم تا بتوانیم سطح انتظارات خویش را به صورتی مناسب و خالی از زیاده خواهی یا سهل‏انگاری تنظیم نمائیم . اگرچه مباحث پیشین تا حدودی می‏تواند در این مرحله ما را یاری رساند اما دریغ است که روایتی همچون گفتار امام سجاد علیه السلام را که می‏تواند تصویری روشن و شفاف برای ما فراهم آورد، از نظر دور داشت . امام در ضمن نامه‏ای به محمد بن مسلم زهری - که از مردان دانشمند زمان خویش بود; اما گرایش به مال و مقام او را از راه راستیها دور نموده بود - در مقایسه‏ای پندآموز، دوران نوجوانی را این گونه معرفی می‏نماید: «فاذا کانت الدنیا تبلغ من مثلک هذا المبلغ مع کبر سنک ورسوخ علمک وحضور اجلک، فکیف یسلم الحدث فی سنه، الجاهل فی علمه، المافون فی رایه، المدخول فی عقله; (15) آنگاه که همچون تویی که سالیان دراز زندگی کرده‏ای، علمت ژرف و بسیار و پایان زندگی‏ات نزدیک است، اینچنین به دام دنیا گرفتار می‏آید [و تا این پایه فرومایه می‏گردد]، پس چگونه نوجوانی نوخواسته [در برابر گرایشهایش] سالم بماند؟ او که از دانش بی‏بهره است، بینشش سست و خردش نارسا است .»
نوجوانی، دوران لجاجتها و خودسریها است . نوجوان در برابر پند و اندرز می‏ایستد، اما در عین حال پاکی، سادگی و صداقت درخور توجه او، وی را به موجودی دوست داشتنی و آماده کمال تبدیل می‏کند . وجود او سرزمین بکری است که در دستان باغبانی کارآزموده به گلستانی زیبا و در پناه کشاورزی دانا به زمینی پرثمر تبدیل خواهد شد . و این واگویه‏ای از همان گفتار امیرمؤمنان علیه السلام است که فرمود: «وانما قلب الحدث کالارض الخالیة ما القی فیها من شی‏ء قبلته; (16) قلب نوجوان چونان زمین بکر و دست نخورده‏ای است که هرچه در آن افکنده شود آن را می‏پذیرد .»
در حقیقت همین طبیعت متضاد است که همچون کوره‏ای شخصیت وی را می‏گدازد تا حقیقت نوجوان آشکار شود و چون ماده‏ای خام و شکل‏پذیر به کمال خویش برسد . و در اینجا رسالت عظیم راهبران نوجوان معنا می‏یابد تا با دستان پرعاطفه، گرم و با محبت‏خویش به همراه ره‏توشه شناخت و شکیبایی در شکل دادن به این شخصیت‏خام کمال همت را به کار گیرند .

توصیه‏های کارا

تمام آنچه تاکنون آمد تاکیدی بر حساسیت دوران نوجوانی بود، اما آنچه بیش از همه مهم است چگونگی ارتباط بین نوجوان و بزرگسال می‏باشد . در این قسمت‏به گونه‏ای چکیده توصیه‏هایی راهگشا برای ارتباط بهتر با نوجوانان ارائه خواهیم داد (17) :
1.زمینه‏های ارتباطی
نوجوانان، غالبا یاتنها بوده، به کارهای خود مشغول‏اند یا با گروه همسالان و دوستان به سر می‏برند . از اینرو ارتباط برقرار کردن با آنها تا حدودی دشوار است . اما اگر بتوان در فعالیتهای مورد علاقه ایشان مانند کوهنوردی، ورزش و دیگر فعالیتها مشارکت کرد، زمینه‏های ارزشمندی برای ارتباط فراهم خواهد شد .
2.گفتگوهای غیرانتقادی
چنانچه زمینه‏های گفتگو فراهم گشت، نبایستی با مچ‏گیریهای نابجا، نصیحتهای انتقادی و ... این گفتگو و ارتباط را وارد مرحله‏ای سرد نمود . کمی شکیبایی و زمان‏شناسی می‏تواند کمک مؤثری در ارتباطهای بعدی و پندآموزی غیرمستقیم باشد .
3.نگاه مثبت:
نوجوان اگر چه‏گاه مرتکب اشتباهاتی بزرگ می‏شود اما بی‏تردید گفتار و کردار وی همیشه منفی نیست، بلکه دارای جنبه‏های مثبتی نیز هست که با تاکید برآنها ضمن تشویق و عمق بخشی به جنبه‏های مثبت، ارتباطی صمیمانه پدیدار خواهد شد و این آغاز راه تکامل است .
4.پاسخهای مناسب:
یکی از علتهای گریز نوجوانان از ارتباط با بزرگسالان، طولانی شدن گفتگوها است . از اینرو بهتر است در پاسخ به خواست‏یا پرسش آنان زمان به خوبی در نظر گرفته شود و پاسخها از حد نیاز فراتر نرود .
5.پرهیز از تکرار نسنجیده
نوجوان ممکن است‏بارها شاهد تکرار یک مطلب یا پند باشد، توجه داشته باشیم که تکرار یک مسئله همیشه سودمند نیست‏بویژه زمانی که حالت روزمره به خود بگیرد .
6.پرسشهای راهنما
پیش از واکنش در برابر درخواست‏یا رفتار نوجوان، لازم است در اطراف این واکنش مقداری تفکر کرد . نوجوان گاهی به خاطر بی‏تجربگی دست‏به کارهای ناممکن و نادرست می‏زند، در این مواقع مناسب است‏به جای توصیه‏های مستقیم، او را با پرسشهای خویش متوجه اشتباهش کنیم .
7.نحوه بیان
نوجوانان به دقت نحوه بیان بزرگسالان را مورد توجه قرار می‏دهند و بر اساس آن به قضاوت و واکنش می‏پردازند . حالت چهره، نوع گویش، چگونگی پردازش عبارتها و ... از این نمونه می‏باشد که به نوبه خود می‏توانند نقش عمده‏ای را در ارتباط برعهده گیرند .
8. پالایش گفتار از احساس
نوجوان به دلیل تجربه ناکافی و غلبه احساسات گاه در بیان منظور خود با مشکل مواجه می‏شود و مطالب خود را با لحنی غیرمناسب و احساسی بیان می‏کند . در این مورد پالایش گفتار او از احساسات و نحوه بیانش، ما را به راحتی به مقصود او خواهد رساند .
9.نیازشناسی
یکی از بهترین راههای ارتباط با نوجوانان گفتگو درباره نیازهای آنان است . البته باید توجه داشت نوجوانان با یکدیگر تفاوتهای بسیار دارند و همین مسئله بر روی نیازهای آنان نیز تاثیر می‏گذارد . نوجوان شهری یا روستایی، نوجوان کارگر یا مشغول به تحصیل، نوجوان فقیر و غنی و ... هر کدام نیازمندیهای خاص خود را داشته و به دنبال حل آنها می‏باشند . بر همین اساس می‏توان ضمن شناسایی نیازها و اولویت‏بندی آنها، ارتباطی سازنده و بازدارنده را سامان داد .

گفتار پایانی

مطالب گفته شده تنها بخشی از دنیای پیچیده و پر راز و رمز نوجوان است . اگرچه بسیاری از والدین و مربیان این دوران را تجربه نموده‏اند، اما با گذشت‏سالها و ورود به دوران دیگر، بسیاری از مسائل و مشکلات دوران نوجوانی خویش را به فراموشی می‏سپارند . شاید همین نکته است که مانعی اساسی بین نوجوانان و بزرگسالان پدید می‏آورد . در هر حال در ارتباط و حل مشکلات نوجوانان دو سلاح مهم شکیبایی و مدارا را هیچ‏گاه نبایست از نظر دور داشت . البته در مواردی نیز با شدت گرفتن بعضی رفتارها ی‏بایست‏با طرح موضوع نزد کارشناسان خبره، از آنان یاری گرفت .

پی‏نوشت:

1.نک: روانشناسی نوجوانی، بلرو جونز، ترجمه رضا شاپوریان; همچنین «بلوغ‏» ، موریس دبس، ترجمه حسن صفاری و دنیای نوجوان، محمد رضا شرفی، ص‏27 .
2.جهت اطلاع بیشتر نک . هلن شاگتر و چنگیز بوئر، مشکلات نوجوانان، و راه حل آنها، ترجمه مجتبی جوادیان، مشهد، دانشسرای عالی .
3.دنیای نوجوان، دکتر محمد رضا شرفی، ص‏157 .
4. مسائل نوجوانان و جوانان، دکتر محمد خدایاری‏فرد، ص‏28، با اندکی تصرف .
5. جهت اطلاع بیشتر از مباحث این بخش مراجعه شود به: ظوابطی، مهدی، مبانی مشکل‏شناسی کودکی و نوجوانی، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، 1365 .
6.نهج البلاغه‏نامه 31 .
7.جهت اطلاع نک: ابراهام فرلو، انگیزش و شخصیت، ترجمه احمد رضوانی، مشهد: آستان قدس رضوی: 1367 .
8.روم/54 .
9.نک . روان‏شناسی و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان، کوچیتکف ولاپیک، ترجمه محمد تقی‏زاده، انتشارات بنیاد .
10.تحف العقول، ابن شعبه حرانی، تحقیق علی اکبر غفاری، ص‏483 .
11.مسائل نوجوانان و جوانان، ص‏72; همچنین ژ، کراز، بیماریهای روانی، ترجمه م . منصور و پ . دادستان، تهران، موسسه مشیری .
12.همان، ص‏75، با تصرف; همچنین، شاملو، سعید، آسیب‏شناسی روانی، تهران، انتشارات رشد، 1368 .
13.بحارالانوار، ج‏21، ص‏211، الوفاء، بیروت .
14.مطالب این بخش بیشتر به روایت از کتاب «مسائل نوجوانان و جوانان‏» ، ص‏77 به بعد نگاشته شده است .
15.تحف العقول، ص‏277 .
16.نهج البلاغه، نامه 31، ج‏3، ص‏40 .
17.جهت کسب اطلاع بیشتر، نک: کلیدهای رفتار با نوجوانان، فونتل دان، ترجمه مسعود حاجی‏زاده، تهران، صابرین، 1378 .

منبع: پایگاه حوزه